زبان خردمند در پس دل اوست ، و دل نادان پس زبان او . [ و این از معنیهاى شگفت و شریف است و مقصود امام ( ع ) این است که : خردمند زبان خود را رها نکند تا که با دل خویش مشورت کند و با اندیشه خود رأى زند ، و نادان را آنچه بر زبان آید و گفته‏اى که بدان دهان گشاید ، بر اندیشیدن و رأى درست را بیرون کشیدن سبقت گیرد . پس چنان است که گویى زبان خردمند پیرو دل اوست و دل نادان پیرو زبان او . ] [نهج البلاغه]

تاریخکده
خانه | ارتباط مدیریت |بازدید امروز:6بازدید دیروز:0تعداد کل بازدید:22128

مهسا :: 87/6/10::  5:9 عصر

  • من داریوش،شاه بزرگ، شاه، شاه پارس، شاه سرزمین‌ها
  • (کشورها)، پسر وشتاسب، نوه ارشام هخامنشی هستم. پدر
  • من وشتاسب، پدر وشتاسب ارشام، پدرارشام اریارمن، پدر
  • اریارمن چیش پیش و پدر چیش پیش هخامنش بود.
  • ما بدلیل این که از دیرگاهان از خاندانی اصیل و شاهانه بودیم
  • هخامنشی خوانده شدیم .? نفر از خاندان ما پیش از این شاه
  • بوده‌اند و من نهمین هستم. ما ? نفر پشت سر هم شاه بوده و
  • هستیم. به خواست اهورامزدا من شاه هستم واو شاهی را
  • به من هدیه داد.
  • ای که این نوشته‌ها و این نقش‌ها را که من تهیه کرده‌ام
  • می‌بینی از آنها حفاظت و مراقبت کن.
  • اگر تا زمانی که توانایی داری از این نوشته‌ها و نقش‌ها
  • مراقبت کنی اهورامزدا یارت باد و دودمان و زندگیت بسیار
  •  باشد و همه کارهایت مورد قبول اهورامزدا باشد.
  • امیدوارم اگر این نوشته‌ها و نقش‌ها رادر هنگام توانایی
  • مراقبت و حفاظت نکنی اهورامزدا یارت نباشد و دودمانت تباه
  • باشد و انچه می‌کنی اهورامزدا ضایع کند.


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ